استراتژیهای قیمت گذاری محصولات کشاورزی نيزهنرپيشبيني وجهت دادن مقولات قيمتي درچارچوب بازار است درحالي كه نوسانات كوتاه مدت ناديده گرفته ميشود.
در يك سيستم اقتصادي مبتني بر بازار ، قيمت ها نقش تخصيص منابع كمياب را بعهده دارند.
قیمت ها تعيين كننده نوع و مقدارمحصول يا خدمتي است كه بايد درجامعه توليد شود ونيزمصرف كنندگان بر اساس آن تصميمات مصرفي خود را اتخاذ مي كنند.
سياست هاي قيمت گذاري به اصولي اشاره مي كنند كه بر اساس آنها تصميمات قيمتي مناسب اتخاذ مي شود.
اصولا روشهاي قيمت گذاري بطوركلي يا مبتني بر فروش است و يا بر اساس هزينه هاي توليد تعيين مي گردند.
برای خرید عمده در محصولات باغی ، محصول مورد نظرتان در این صفحه پیدا کنید.
در روش اخير، معمولابطريقي نسبتي به هزينه هاي توليد اضافه مي شود كه به آن افزايش بها (Markup) مي گويند.
در تحقيق حاضر، با در نظر گرفتن نرخ تورم ساليانه ،نرخ افزايش بها درسال پايه و نيز قيمت سر به سردر سال پايه براي يك محصول خاصي، فرمول بسط داده شده است.
كه برمبناي آن مي توان بدون نياز به محاسبات جديد در طي سالهاي بعد ، قيمت محصول را تعيين كرد.
علاوه براين ، اگردولت بخواهد در يكسال بخصوص ميزان حمايت خود از محصول مورد نظر را تقويت يا تضعيف كند.
فرمول اجازه مي دهد اثر چنين استراتژي در تعيين قيمت ديده شود.
همچنين از طريق اين فرمول مي توان ميزان حمايت نسبي محصول را نسبت به سال پايه اندازه گرفت.
بعنوان كارتجربه اى با فرمول مزبور،قيمت هاي محاسبه شده گندم با قيمت هاي داده شده از سوي دولت مقايسه شد.
ضمن تأييدنحوه عمل فرمول براي قیمت گذاری محصولات کشاورزی ،چگونگي ميزان حمايت ازگندم كاران درطول سالهاي متعددنسبت به يك سال پايه بررسي گرديد.
قيمت گذاري گندم و خريد آن از سوي دولت همواره يكي از مباحث مهم در ايران بوده است.
در سالهاي گذشته، به عقيده بسياري صاحبنظران قيمت تعيين شده از سوي دولت بگونهاي بوده كه منجر به تضعيف انگيزه توليد اين محصول گرديده است.
بر اين اساس ارايه الگوي قيمت گذاري كه بر مبناي آن ميتوان انگيزه توليد را تقويت نمود است.
به ويژه در كشوري مانند ايران كه از واردكنندگان اصلي گندم است، حائز اهميت ميباشد.
برای خرید عمده در محصولات باغی ، محصول مورد نظرتان در این صفحه پیدا کنید.
سياست قيمت گذاري به اصولي اشاره ميكند كه بر اساس آنها تصميمات قيمتي مناسب اتخاذ ميشود.
ايجاد يك سياست قيمتگذاري حاصل اهداف سازماني ، استراتژي و تاكتيكهاي آن سازمان است.
استراتژي تعيين قميت نيزهنرپيشبيني وجهت دادن مقولات قيمتي درچارچوب بازار است درحالي كه نوسانات كوتاه مدت ناديده گرفته ميشود.
تاكتيكهاي تعيين قيمت نيز اشاره به دستكاري در قيمت ميكند به نحوي كه اهداف كوتاه مدت بدست آيد.
الف- استراتژيهاي مبتني بر هزينه
ب- استراتژيهاي مبتني بر فروش
عوامل تقاضا در استراتژيهاي مبتني بر هزينه ناديده گرفته ميشوند.
فرض اين استراتژيها اين است كه خريداران بايد كالاهاي توليد شده را از فروشندگان بخرند.
بنابراين، مفهوم بازاررساني در اين استراتژيها در نظر گرفته نميشود.
از جمله اين استراتژيها ميتوان به قيمت گذاري مبني بر هزينه اشاره كرد.
برای خرید عمده در محصولات باغی ، محصول مورد نظرتان در این صفحه پیدا کنید.
روشهاي قيمت گذاري را ميتوان بصورت جزئيتر زير نيز تقسيم كرد:
روشهاي دوم و سوم بطور معمول در بسياري از كشورها اعمال ميشود.
درروش مبتني بر هزينه، نسبتي كه به هزينههاي توليد اضافه ميشود Mark up ناميده ميشود و ممكن است بصورتهاي مختلفي آن را بيان كرد، گاهي نسبت ثابتي از هزينهها به كل هزينهها اضافه ميشود.
در بعضي موارد درصدي از هزينهها و گاهي نيز مبلغ معيني به هزينهها اضافه ميشود.
اما بطور كلي ميتوان از فرمولهاي زير در اين روش استفاده كرد:
در فرمول اول، Mark up بر مبناي هزينه و در فرمول دوم بر مبناي قيمت فروش تعيين ميشود.
در روش مبتني بر سود، براي يك فعاليت معين از قبل سود مشخصي تعيين ميشود.
قيمتي كه از طريق آن، تفاوت درآمد كل و هزينه كل موجب ايجاد سود مزبور ميشود مبنا قرار ميگيرد.
مثلاً وقتي براي يك فعاليت خاص كه هزينههاي توليد آن 200 هزار ريال است و عملكردي معادل 1000 كيلوگرم دارد، براي دستيابي به سودي معادل 50 هزار ريال بايستي قيمت برابر 250 ريال براي هر كيلوگرم باشد.
زيرا:
50000 = 200000 – (قيمت) 1000
ملاحظه ميشود كه در اين روشها، هزينهها و نيز سود به عنوان اجزاي تشكيل دهنده قيمت هستند.
در حالت كلي ميتوان قيمت را حاصل جمع كل هزينهها و سود دانست كه در آن اقلام هزينه در برگيرنده هزينههاي ثابت و متغير، هزينههاي مستقيم و غيرمستقيم بازاررساني و امثالهم است.
بايد توجه داشت كه از نظر تئوريكي، قيمتهاي سربسر ميتوانند راهنماي خوبي براي اتخاذ سياستهاي قيمت گذاري باشند.
قيمت سربسر (Pb) قيمتي است كه در آن هزينههاي كل برابر درآمد كل ميشود:
كه در آن TC بيانگر كل هزينههاي توليد و Y عملكرد در واحد سطح محصول مورد نظر است.
برای خرید عمده در محصولات باغی ، محصول مورد نظرتان در این صفحه پیدا کنید.
براي سودآور كردن فعاليتهاي كشاورزي، معمولاً دولتها به روشهاي مختلفي در امر قیمت گذاری محصولات کشاورزی دخالت ميكنند كه ميتوان آنها را بصورت زير خلاصه كرد:
اين روش شامل سوبسيد نهادهها، كنترل قيمت محصولات و ايجاد تقاضاي جديد مثلاً از طريق صادرات محصول ميشود.
تجربه بسياري از كشورها حاكي از آن است كه سياستهاي قيمتي به تنهايي براي توسعه كشاورزي كافي نيستند.
از اين رو، بطور همزمان عمليات ديگري نيز اعمال شده است.
براي مثال از طريق فعال كردن بخش خصوصي در بازار نهادهها و ساير خدمات درهند وبنگلادش سعي شده نهادهها بطور مؤثرتري در زمان مناسب تحويل توليد كنندگان شود.
همچنين در كشورهايي مثل هند و پاكستان به موازات نزديك شدن به خودكفايي سوبسيد نهادهها نيز كاهش يافته است.
همچنين در كره ، فيليپين و تايلند واردات آزاد شده است.
با وجود اين، سياستهاي قيمت گذاري جايگاه ويژه خود را دارا ميباشند.
اما از آنجا كه دخالت دولت در قیمت گذاری محصولات کشاورزی همراه با اثرات جانبي و كاهش كارآيي توليد است لذا بايستي دقت كافي در قيمت گذاري صورت گيرد.
برای خرید عمده در محصولات باغی ، محصول مورد نظرتان در این صفحه پیدا کنید.
در حالي كه توليدات كشاورزي بطور بالايي تحت تأثير شرايط آب و هوايي و تغييرات ديگر قرار دارند.
مقدار مصرف مواد غذايي به سادگي تحت تأثير عوامل مختلف واقع نميشود.
از اين رو قيمت محصولات كشاورزي مستعد نوسانات زيادي است.
به همين جهت است كه دولتها علاوه بر دخالت در توليد وتوزيع محصولات كشاورزي، سياستهاي قيمتي را نيزبراي پايدارساختن قيمتها اعمال ميكنند كه معمولاً به نوع محصول بستگي دارد.
علاوه بر اين، سياستهاي يارانه صادرات، كنترل واردات، يارانه پرداختي به نهادهها و همچنين دخالت مستقيم دولت در توليد و بازاريابي و عمليات مربوط به ذخاير احتياطي مورد تجربه قرار گرفته است.
جمع بندي تجربيات ساير كشورها و از جمله ايران گواه بر اين مطلب است كه اساساً در قيمت گذاري بايستي هزينههاي توليد بعلاوه سود نرمالي براي مديريت در نظر گرفته شود.
با اين وجود، بدليل آنكه هزينههاي توليد در مناطق مختلف يك استان و حتي در يك شهرستان متفاوت است لذا تعيين هزينههاي توليد بايستي با دقت صورت گيرد.
همچنين، كيفيت محصول گندم كه ظاهراً در سياست جاري قيمتگذاري به درستي ملحوظ نميشود نقش عمدهاي را در قيمت بازي ميكند.
مع الوصف، بدلايل متعدد و از جمله در دسترس نبودن وسايل كافي در تمام نقاط براي اندازهگيري كيفيت و احتمالاً نياز به وقت و هزينه براي اين كار شايد اين كار به آساني صورت نپذيرد.
حتي در صورتي كه قيمت گندم در استانهاي مختلف و بر حسب متوسط هزينه توليد در آنها انجام شود.
اين احتمال وجود دارد كه نهايتاً گندم به استانهايي كه در آنها قيمت بالاتري پيشنهاد شده حمل و در آنجا به فروش رود.
لذا ضرورت دارد به نحوي كيفيت گندم در قيمت آن ملحوظ شود.
در كنار اين مطالب، بايستي به اين نكته توجه شود كه گندم ماهيتاً محصولي است كه دولت درصدد است تا حد امكان آن را در داخل كشور توليد كند و مضافاً مصرف كنندگان آنرا حمايت كنند.
به همين علت است كه در بعضي كشورها بطور همزمان سياستهاي سقف و كف قيمت اعمال شده است.
با اين وجود، تجربه نشان داده كه وجود بيش از يك قيمت براي يك محصول ميتواند از طريق ايجاد مسيرهاي انحرافي و بعضاً غيرقابل پيشبيني اثرات منظور شده يك سياست را از بين ببرد.
بنابراين، به نظر ميرسد در شرايط فعلي و دركوتاه مدت لازمست دولت كماكان دربازارگندم و تعيين قيمت آن دخالت كند.
براي جلوگيري از خنثي شدن بعضي از اثرات سوء چنين دخالتي نيز لازمست به نحوي بر بازار كنترل داشته باشد.
با وجود اين، در راستاي حركت كلي اقتصاد به سمت آزاداسازي، بايستي در بلندمدت استراتژي متفاوتي منظور گردد.
ذيلاً تعديلات لازم براي اعمال سياست قيمت گذاري در كوتاه مدت بحث شده است.
برای خرید عمده در محصولات باغی ، محصول مورد نظرتان در این صفحه پیدا کنید.
اگربپذيريم كه سياست فعلي قيمت گذاري گندم قادرنبوده به همه اهداف از پيش تعيين شده دست يابد، ضرورت دارد سياست به نحوي اصلاح شود.
1- قيمت بايستي مبتني بر مفاهيمي مثل هزينه توليد، سود متعارف و نرخ مبادله باشد. اما اين واقعيت بايد مد نظر واقع شود كه هزينهها و در نتيجه سود متعارف از ساير محصولات رقيب و به ويژه محصولاتي كه دولت روي آنها دخالتي ندارد و نيز نرخ مبادله در مناطق مختلف يكسان نيست.
2- كيفيت محصول بويژه از نظر ميزان پروتئين موجود در آن بايستي به نحوي در تعيين قيمت دخيل باشد.
گرچه در حال حاضر محصول برحسب خلوص و درصد پوكي دانهها رده بندي شده و بر اين اساس براي آنها افت تعيين ميشود، ليكن ميتوان ميزان ازت كل موجود در گندم را ملاك پروتئين قرار داد.
بر طبق نظر كارشناسان، در صورتيكه زارع (پيش از برداشت، از بالا بر گياه كود ازته برساند، بخش عمدهاي از آن جذب گندم ميشود.
اين امر هرچند هزينههاي توليد را افزايش ميدهد ولي تا حدود زيادي كيفيت محصول را از نظر پروتئين مورد نياز براي آرد و نان بالا ميبرد.
3- حتي الامكان يك قيمت پايه براي گندم اعلان شود. در اين رابطه، گفتني است كه محدوديتهاي اول و دوم خود بخود منجر به تعيين قيمتهاي متفاوت ميشود. بنابراين، علاوه بر تعيين قيمت بايستي سياستهايي مكمل تشويقي نيز مورد استفاده واقع شود. اين امر سبب ميشود كه عرضه كنندگان محصول با كيفيت بالاتر، از قيمت بالاتري برخوردار شوند.
4- با تعيين قيمت پايه در سال مبنا، قيمت گذاري در سالهاي بعد متناسب با تغييرات اقتصادي اصلاح گردد و نيازي به محاسبات جامع اوليه در هر سال نباشد.
بر اين اساس اگر TR و TC به ترتيب درآمد و هزينه كل توليد محصول در يك هكتار باشد، آنگاه قيمت سربسر (Pb) يعني قيمتي كه در آن درآمد كل برابر هزينه كل عبارتست از :
كه در آن Y عملكرد محصول را نشان ميدهد.
در صورتيكه بخواهيم زارع سود متعارفي را بدست آورد، بايستي TR به آن ميزان از TC بزرگتر باشد. بنابراين همانگونه كه قبلاً نيز بيان شد، بايستي ضريب m (Markup) وارد محاسبات شود. در نتيجه قيمت عبارت خواهد بود از :
P = Pb + m(Pb) = (1+m)Pb)
اكنون اگراين قيمت براي سال پايه مشخص باشد،قيمت درسالهاي آينده Pt با درنظرگرفتن نرخ تورم(r) ميتواند به راحتي محاسبه شود:
كه در آن t تعداد سالها را نسبت به سال پايه نشان ميدهد.
براساس اين رابطه، بدون درنظر گرفتن سود متعارف (يعني اگر m=0) قيمت براي سال جاري P0 برابر خواهد بود با :
براي يكسال بعد، قيمت برابر است با :
و براي t سال بعد نيز به همين ترتيب قابل محاسبه است.
البته اگر بجاي Pb مقدار آن را از رابطه (1) جايگزين كنيم و علاوه بر آن بخواهيم ضمن تثبيت درآمد زارعين، تغيير در عملكرد محصول در زمان (Yt)t را نيز بحساب آوريم، خواهيم داشت:
كه در آن Yt = nY0 بيانگر آن است كه عملكرد در دوره t به ميزان n برابرعملكرد درسال جاري (Y0) است.
ظاهر شدن ضريب n در فرمول بمعناي تعديل ضريب markup است.
اما نگاهي به روند تغيير عملكرد گندم درسالهاي گذشته حاكي از نوساناتي است كه غالباً بدليل شرايط آب و هوايي به وقوع پيوسته است و لذا خارج از كنترل زارعين است.
مضافاً تعيين اين ضريب در هنگام قيمت گذاري وجود ندارد. بنابراين، پيشنهاد ميشود كماكان فرمول (3) مبنا قرار گيرد.
تا بدينجا آنچه مسلم است اينكه قيمتها برمبناي نرخ تورم داخلي همه ساله تعديل ميشوند، اما اينكه واقعاً m چقدر باشد جاي بحث دارد.
برای خرید عمده در محصولات باغی ، محصول مورد نظرتان در این صفحه پیدا کنید.
به عبارت ديگر: m = m1+ m2
براي تعيين ضريب سود متعارف (m1) يك راه حل اين است كه سود مشابه را براي يك هكتار از ساير محصولات (بويژه محصولاتي كه دولت روي قيمتگذاري آنها دخالتي ندارد) محاسبه كنيم و نسبت آن را به هزينهها مشخص كنيم، پس:
براي محاسبه m2 علي الاصول بايستي مسائل كيفي در نظر گرفته شود.
يكي از عوامل تعيين كننده اين ضريب، ميزان افت تعيين شده در سيلو است كه بر حسب ميزان خلوص و پوكي دانهها تعيين ميشود.
اما ضرورت دارد بمنظور تشويق گندم با كيفيت بهتر، امتيازاتي به گندمهاي با كيفيت بالاتر داده شود.
لذا ميتوان جزء دوم m2 را مختص ميزان كيفيت محصول (در حال حاضر درصد كل ازت موجود در دانه گندم كه با تبديلاتي ميزان پروتئين موجود در آن را نشان خواهد داد) دانست.
به اين ترتيب اگر سود نرمال ساير فعاليتهاي كشاورزي را معادل 20 درصد هزينهها در نظر بگيريم.
همچنين قيمت پايه را برمبناي يك نوع خاص گندم با ويژگيها وكيفيت مشخصي درنظرگيريم، m2 ميتواند مثبت يامنفي باشد.
درواقع اگر فرض كنيم عرضه كننده گندم مورد نظر (بعنوان گندم پايه) كه داراي خصوصيات مورد نظر است از امتيازي معادل 5% (يعني 5% = m2) برخوردار است،
در تعيين قيمت محصول او ضريب m برابر 0.25 خواهد بود.
حال چون ميخواهيم هز رارع گندم كار، 20 درصد سود بدست آورد لذا دستيابي به 0.05 باقيمانده فقط وقتي امكان پذير است كه كيفيت محصول خود را به سطح دلخواه رسانده باشد.
m < 0 بيانگر آنست كه قيمت اعلان شده در دوره t حتي قادر به پوشش هزينههاي توليد نيست.
m = 0 نشاندهنده برابري قيمت تضميني باقيمت سربسر و m>0 حاكي از وجود سود است.
هرچه m بزرگتر باشد،حمايت بيشتري را نشان ميدهد.
اينك اين سئوال پيش ميآيد كه قيمت سربسر بر اساس چه هزينهاي محاسبه شود.
مشاهده هزينه توليد گندم دراستانهاي مختلف حاكي ازاين واقعيت است كه تفاوت عمدهاي دراستانها ازاين نقطه نظر وجود دارد.
مثلاً در حاليكه متوسط هزينه يك هكتار توليد گندم آبي در سال 1379 برابر 172693 ريال در استان اردبيل بوده،
اين رقم در استان چهارمحال و بختياري 244485 ريال و در استان ايلام 110013 ريال بوده است.
در روش فعلي قيمت گذاري، متوسط هزينه توليد در سطح كشور ملاك قرار ميگيرد. گرچه اعمال اين هزينه در محاسبات مسائلي را در بر دارد ولي در عين حال ساده ترين روش است.
هزينههاي مزبور صرفاً هزينههاي صريح هستند و لذا طبعاً تحت تأثير مقدار مصرف نهادهها و قيمت آنها هستند.
لذا اگر هزينههاي ضمني (يعني هزينههاي فرصت) بكارگيري نهادهها نيز مد نظر واقع شوند.
به احتمال زياد فاصله ارقام هزينه در مناطق مختلف به يكديگر نزديك ميشود.
مع الوصف، در اينجا ضريب m1 يا بايد برابر صفر باشد و يا به آن نزديك شود.
يك روش ساده براي منظور كردن هزينه فرصت استفاده از روش كي (1994) است.
براين اساس، اگر زمان كاشت تا برداشت محصول 6 ماه فرض شود ونرخ بهره سالانه بانكي نيز i درصد باشد،
هزينه فرصت متعلق به كل هزينهها (C) برابر است با : = هزينه فرصت
حتي با فرض اينكه با منظور كردن هزينههاي ضمني، تفاوت بين هزينه استانها كاهش يابد.
به نظر ميرسد بدليل مشكلات محاسبه هزينههاي ضمني و بويژه آنكه خود اين هزينهها در استانهاي مختلف با هم متفاوت است، كماكان مشكل يكسان كردن هزينهها باقي بماند.
برای خرید عمده در محصولات باغی ، محصول مورد نظرتان در این صفحه پیدا کنید.
لذا شايد چارهاي جز متوسل شدن به متوسط هزينهها نباشد.
علاوه بر اين، بطور معمول در جايي كه هزينه توليد يك هكتار گندم بيشتر است.
علي القاعده هزينه توليدمحصولات جايگزين نيز بالاتر است و لذا عملاً سود متعارف موردانتظار زارعين درآن منطقه كمترازساير نقاط است.
بنابراين چون ضريب m1 بدون توجه به استان توليد كننده گندم يكسان است، لذا ميتوان اميدوار بود كه نقش تفاوت هزينههاي توليد در مناطق مختلف در قيمت نهايي محصول از نقطه نظر زارعين كم رنگ تر شود.
همانگونه كه در جدول (1)، نشان داده شده است، قيمت محاسبه شده براي سالهاي قبل از1379 بزرگترازقيمت تضميني است.
اما براي سال 1379 و سال 1380 قيمت محاسبه شده برابر قيمت تضميني سال مربوطه است.
در سالهاي 1381 نيزرقم محاسبه شده برابر1261 ريال است كه كمتراز قيمت تضميني اعلام شده يعني 1350 ريال است.
قيمت محاسبه شده براي سال 1382 اندكي بيش از قيمت تضميني بوده است.
اين امر بطور ضمني دلالت بر آن دارد كه در سالهايي كه بين اين قيمتها تفاوت وجود دارد، ضريب m يا كوچكتر از 0.38 بوده (براي سالهاي قبل از 1379 و نيز سال 1382) و يا بزرگتر از آن بوده است (براي سال 1381).
در اين مقاله به منظور تسهيل قيمت گذاري محصولات كشاورزى در سالهاي مختلف فرمولي بسط شد كه بر اساس آن بدون نياز به محاسبات جديد در سالهاي آينده مى توان قيمت محصول را تعيين نمود.
مقايسه قيمتهاى اعلان شده گندم ازسوى دولت درسالهاي قبل با قيمتهاي محاسبه شده ازطريق فرمول بيانگردقت عمل فرمول است.
دراين صورت بنظرمى رسد با بكارگيرى اين فرمول مي توان بدون نيازبه محاسبات جديددرسالهاى آينده قيمت محصول مورد نظرراتعيين كرد.
سامانه مدیریت بازار و تجاری سازی محصولات کشاورزی
امکان عرضه و فروش بی واسطه محصولات کشاورزی تولید کنندگان در بازارهای سراسر کشور.
امکان سفارش عمده برای میوه فروش ها ، هتل ها ، رستوران ها ، تره بارهای محلی و هر ارگانی که نیاز عمده یا خرد دارد.
موقعیت جغرافیایی روستاها ، محصولات آن ها و قیمت روز را در روستابان جستجو کنید.